سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وحدت


تعداد بازدید

v امروز : 0 بازدید

v دیروز : 1 بازدید

v کل بازدیدها : 8937 بازدید

مطالب قبلی

مقاله های علمی

آهنگ وبلاگ

86/7/9 :: 10:8 عصر

به زودی EVD جایگزین DVD می شود
طبق گزارش های بدست آمده از سوی شرکت های الکترونیکی، تولید دستگاه های پخش DVD به زودی متوقف می شود و به جای آن تولید دستگاه های نسل جدید EVD آغاز خواهد شد.

تقریبا 20 شرکت الکترونیکی چینی اعلام کردند: تا سال 2008 تولید دستگاه های پخش DVD قطع خواهد شد و تلاش آنها بر روی تولید دستگاه های VD ، دستگاه های پخش نسل جدیدی که با استاندارهای خانگی چینی مطابقت دارد، متمرکز می شود. رییس گروه ANTAEUS و مدیر بخش صنعتی تولید کننده دستگاه های جدید EVD همچنین در این خصوص اعلام کرد: این شرکت های الکترونیکی چینی از جمله SHINCO، AMOI، HISENSE و TCL زمان توقف تولید دستگاه های پخش دی وی دی را اعلام خواهند کرد و به زودی به تولید و توسعه بخش تولید دستگاه های ای وی دی نسل جدید خواهند پرداخت. تولید این دستگاه های جدید در رشد بازار لوازم الکترونیکی چین نقش بسزایی دارد.

با محو شدن دستگاه های دی وی دی از بازار، دستگاه های نسل جدید ای وی دی با استاندارهای دستگاه های پخش HD-DVD و اشعه آبی به رقابت می پردازد.

گفتنی است، این دستگاه های HD و تولیدات اشعه آبی در کشورهای آمریکا و ژاپن به طور گسترده تولید می شود. کشور چین هم با تولید EVD های جدید سعی بر آن دارد تا از میزان نیاز این کشور به دستگاه های خارجی بکاهد. دستگاه های پخش ای وی دی در سال های اخیر از حمایت های لازم برخوردار نبوده است و تنها تعداد کمی فیلم مطابق با استاندار این دستگاه ها به بازار عرضه شد از این رو مورد استقبال واقع نشد اما تولید این دستگاه ها به طور گسترده صورت خواهد گرفت و به طرز چشمگیری مورد حمایت سایر شرکت های فیلم سازی قرار خواهد گرفت.

همچنین شرکت‌های ارائه دهنده برنامه های تلویزیونی تولیداتی مطابق با این دستگاه ها عرضه خواهند کرد.لازم به ذکر است، این دستگاه های جدید پخش EVD قادر به اجرای DVD ها نیز می باشد .

کاربران این دستگاه ها همچنین تحت شرایطی خاص قادر به کپی کردن فیلم ها با فرمتEVD هستند. کابران همچنین می توانند با قرار دادن فیلم مورد نظر در هارد دیسک دستگاه های قابل حمل مدل " COPY-AS-YOU-PAY" خود، آنها را تبدیل کرده و در دستگاه های پخش EVD به تماشای آنها بپردازند. شرکت های فیلم سازی نیز با ارائه مجوز کپی به متقاضیان می توانند منبع در آمد خوبی را به خود اختصاص دهند و نیز از کپی برداری های غیر مجاز حتی الامکان جلوگیری کنند.

مسئولین این طرح طی چند روز آینده 800 مرکز فروش دیسک های EVD را راه اندازی می کنند و امید دارند تا پایان سال جاری این تعداد را به 1 هزار و 200 مرکز برسانند.بزرگترین مرکز خرده فروشی لوازم الکترونیکی کشور چین نیز با همکاری گروه صنعتی EVD 150 مرکز فروش ویژه برای ارائه دستگاه‌های پخش EVD را افتتاح می کنند.

منبع : خبرگزاری موج

نوشته های دیگران ()

86/7/9 :: 8:44 عصر

مدیرعامل شرکت گسترش انفورماتیک ایران روز دوشنبه گفت تولید انبوه کامپیوتر ملی (کلونایزر) ابتدای سال 86?آغاز می‌شود.

این دستگاه مجموعه‌ای از تجهیزات الکترونیکی شامل کامپیوتر، چاپگر، فکس، تلفن، تلویزیون، رادیو، ضبط و پخش صدا و بسیاری دستگاههای دیگر است.

"رضا سمیع‌زاده" افزود: در ابتدا حدود 50 ?هزار کامپیوتر ملی (کلونایزر) به تدریج وارد بازار خواهد شد.

سمیع‌زاده یادآور شد کارخانه ساخت کامپیوتر ملی در شیراز قرار دارد که اکنون تولید تعداد ?50? هزار دستگاه سفارش داده شده است.

وی تصریح کرد اکنون حدود سه هزار دستگاه کامپیوتر ملی در بازار به فروش رفته و هزار دستگاه باقی مانده و قرار است هزار دستگاه دیگر به زودی وارد بازار شود.

وی بیان داشت حدود ? 90?درصد متقاضیان کامپیوتر ملی سازمان‌ها، شرکت‌های بزرگ، فروشگاه‌ها هستند و حدود ده درصد متقاضیان شامل افراد عادی می‌باشند.

مدیرعامل شرکت گسترش انفورماتیک با اشاره به اینکه قیمت این دستگاه "یک میلیون و چهارصد و پنجاه هزار تومان" است، ادامه داد انتظار می‌رود که تقاضای افراد عادی برای خرید کامپیوتر ملی افزایش یابد.

وی بیان داشت اکنون برای صادرات کامپیوترملی با کشورهای مالزی، امارت و عربستان در حال مذاکره هستیم که قرار است سال آینده از ? 50?هزار دستگاه تولید شده تعدادی به این کشورها صادر شود.

شرکت گسترش انفورماتیک سرمایه گذار دولتی طرح کامپیوتر ملی بوده و سرمایه‌گذاری دیگر آن را نیز یک شرکت خصوصی انفورماتیکی انجام داده، اکنون این محصول وارد بازار شده است.

وی تصریح کرد: در سری اول این طرح4?هزار دستگاه کامپیوتر ملی وارد بازار شده است.

کامپیوتر ملی یا همان کلونایزر بر طبق گفته مجریان این طرح، 27?خرداد ماه امسال وارد بازار کشور شد و قرار است در آینده به تولید انبوه برسد.

کامپیوتر ملی دستگاهی است که ایده آن توسط یک ایرانی ارایه شد و برای آن بودجه ? 14میلیارد تومانی توسط دولت و بخش خصوصی تخصیص داده شد.

منبع : ایرنا

نوشته های دیگران ()

86/7/9 :: 4:35 عصر

هدف ما از ایجاداین سایت این بوده که بتوانیم اوقاتی را که در اینترنت گذرانده می شود به نحو احسنی استفاده شود و در این راستا کارمان به چند بخش تقسیم می شود که عبارتند از
1-مقاله های علمی
2-سیره ی علمی وعملی بزرگان دین ومشاهیر علم
3-شرح زیارت جامعه ی کبیره
4-مباحث اخلاقی وتفسیری
5-روانشناسی خانواده وتربیت فرزند
6- دانلود مداحی .
امیدواریم بتوانیم رضایت شما را جلب کرده و بایاری شما مجموعه ای در خور شان جوان ایرانی تقدیم شما کنیم.

نوشته های دیگران ()

86/7/6 :: 12:57 عصر

هنگام استفاده از رایانه دائم پلک بزنید

یک متخصص چشم پزشکی به کاربران رایانه ‌توصیه کرد هنگام استفاده‌ از رایانه برای جلوگیری از خشکی ، ضعیفی و سوزش چشم، دائم پلک بزنند.

دکتر "علی زمانی " افزود: یکی‌ از علت‌های رو به افزایش مراجعه مردم به مطب‌های چشم پزشکی در سالهای اخیر، ضعیفی و خشکی چشم ‌به ‌خاطر استفاده مستمر از رایانه به‌خصوص در بین کارمندان و قشر دانش آموزی و دانشجویی است.

وی بااشاره به این که یکی از دلایل اصلی سوزش چشم هنگام کار با رایانه، کاهش میزان پلک زدن است، اظهار داشت:این مسئله به همراه خیره شدن به صفحه مانیتور و تمرکز بر روی موضوع کار، سبب می‌شود پلک ها مدت بیشتری باز بماند و در نتیجه اشک روی سطح چشم سریع تر تبخیر و باعث سوزش چشم شود.

وی‌افزود:با توجه به این که رایانه جزو ملزومات خانه‌ها شده است باید کلیه افراد خانواده برای تضمین سلامتی چشم و گردن خود توصیه‌های ایمنی و سلامتی را هنگام استفاده از آن به کار ببرند.

وی درجمع متخصصین چشم پزشکی، گفت: افراد باید سعی‌کنند به‌هنگام ‌استفاده از کامپیوتر به طور ارادی برای تامین آب و اشک چشم پلک بزنند و ترجیحا از رنگ سفید و آبی برای صفحه کار رایانه استفاده کنند.

زمانی افزود : مرکز مانیتور باید حدود ?10? تا 20 ?سانتی متر پائین تر از چشمان کاربران باشد، چون این وضعیت علاوه ‌براینکه باعث می‌شود پلک‌ها پائین تر قرار بگیرد ، سطح کمتری از چشم در معرض نور رایانه قرار می‌گیرد.

وی تصریح کرد: صفحه مانیتورها نباید هنگام استفاده کاربران در معرض نور باشد.

این ‌پزشک متخصص چشم،اضافه کرد: کاربران باید به چشمان خود بعد از هرپنج تا ? 10?دقیقه پنج ثانیه استراحت بدهند، چون این کار علاوه بر استراحت دادن به چشم باعث تامین اشک چشم و جلوگیری از خشکی چشم می‌شود.


نوشته های دیگران ()

86/7/6 :: 12:52 عصر

سیره عملی بزرگان با همسر

سیره عملی علما و بزرگان با همسرانشان الگویی برای همه می‌باشد و بدین وسیله ارج نهادن اسلام به زنان واضح و مبرهن می‌شود. در این مقاله به برخی از منش علما می‌پردازیم؛ باشد که الگویی برای همه حق طلبان باشد.

نحوه رفتار امام خمینی(ره) با همسر

بنیانگذار جمهوری‌اسلامی که تا مرز عصمت پیش رفت و نمونه بارز و عینی انسانی الهی و ملکوتی بود و در تمامی شؤون زندگی، طبق احکام و دستورات دینی عمل می‌نمود، از جمله نوادر روزگار ما بود که چه در کل جامعه و فرآیند انقلاب و چه در زندگی خصوصی و خانوادگی خود برخوردی توأم با اکرام و احترام با زنان و دختران داشت که پرداختن به آن خود کتابی مستقل و مفصل خواهد شد. امّا در این اجمال اشاره‌ای مختصر به نحوه برخورد ایشان با همسر و دخترانش در کانون خانواده‌، ما را در تفهیم هر چه بهتر و بیشتر لزوم و ضرورت تکریم بانوان یاری خواهد نمود.

همسر امام می‌گوید: حضرت امام به من خیلی احترام می‌گذاشتند و خیلی اهمیت می‌دادند. هیچ حرف بد یا زشتی به من نمی‌زدند ... امام حتی در اوج عصبانیت هرگز بی‌احترامی و اسائه ادب نمی‌کردند.

همسر بزرگوار امام خمینی قدس‌سرّه در مورد نحوه برخورد حضرت امام(ره) با ایشان می‌گوید:

حضرت امام به من خیلی احترام می‌گذاشتند و خیلی اهمیت می‌دادند. هیچ حرف بد یا زشتی به من نمی‌زدند ... امام حتی در اوج عصبانیت هرگز بی‌احترامی و اسائه ادب نمی‌کردند. (امام در هنگام ناهار یا شام) غذا را شروع نمی‌کردند؛ به بچه‌ها هم می‌گفتند: صبر کنید تا خانم بیایند ... حضرت امام [کارهای خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتی شستن روسری بچه خودمان را هم وظیفه من نمی‌دانستند و اگر به جهت نیاز گاهی به این کارها دست می‌زدم، ناراحت می‌شدند و آن را به حساب نوعی اجحاف نسبت به من می‌گذاشتند. حتی وقتی وارد اتاق می‌شدم، به من نمی‌گفتند: «در را پشت سرتان ببندید» صبر می‌کردند تا بنشینم و بعد خودشان بلند می‌شدند و در راه می‌بستند... امام در مسایل خصوصی زندگی من دخالت نمی‌کردند... هر طوری که دوست داشتم، زندگی می‌کردم. به رفت و آمد با دوستانم کاری نداشتند...

حضرت امام [کارهای خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتی شستن روسری بچه خودمان را هم وظیفه من نمی‌دانستند و اگر به جهت نیاز گاهی به این کارها دست می‌زدم، ناراحت می‌شدند و آن را به حساب نوعی اجحاف نسبت به من می‌گذاشتند.

به احمدجان خیلی سفارش (مرا) کردند. به او گفتند: خیلی مواظب [مادرت] باش. من نتوانستم تلافی کنم و تو تلافی کن.»

خانم فریده مصطفوی، دختر امام تأکید می‌کند:«هیچ وقت ما ندیدیم ایشان[امام] به خانم بگویند «فلان کار را انجام بده» و یا حتی «یک چای برای من بریز»... خیلی به ایشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه می‌کردند و مقید بودند این اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند. امام احترام فوق‌العاده برای خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگی، هیچ وقت یک لیوان آب از خانم نخواستند... در شرایط سخت روزهای آخر، هر وقت چشم باز می‌کردند، اگر قادر به صحبت بودند، می‌گفتند: خانم چطورند؟... اگر روزی خانم غذا را تهیه می‌کردند، هر چقدر هم که بد می‌شد، کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعریف می‌کردند. امام به ما می‌گفتند: هیچ کس مادر شما نمی‌شود.»(1)‌

خانم فریده مصطفوی، دختر امام تأکید می‌کند:«هیچ وقت ما ندیدیم ایشان[امام] به خانم بگویند «فلان کار را انجام بده» و یا حتی «یک چای برای من بریز»... خیلی به ایشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه می‌کردند و مقید بودند این اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند. امام احترام فوق‌العاده برای خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگی، هیچ وقت یک لیوان آب از خانم نخواستند...

سیره علامه طباطبایی(ره) با همسر

نقش همسر افراد در اعتلای زندگی مشترک آنها به تناسب میزان درک، تحمّل و گذشت هر یک متغیر است. آنچه که در زندگی شخصیتی چون علامه طباطبایی(ره) کمتر بدان پرداخته شده و میزان ضرورت آن شاید کمتر از جنبه‌های دیگر نباشد، توجهی است که خداوند متعال از طریق همسر ایشان به وی نموده است.

آنچه مسلم است این که همسر علامه از خانواده‌ای روحانی و مذهبی بوده، ولی این به تنهایی برای تحمل آن همه شداید کافی نبوده، بلکه باید گفت: زمینه‌های روحی و معنوی بسیاری در او نمودار بوده که شخصیتی چون علامه طباطبایی(ره) هماره خود را مدیون او دانسته و ثناگو و قدردان او بوده است. فرزند علامه در این رابطه می‌فرماید:

«پدرم... صاحب اختیار خانه و امور آن را مادرم می‌دانستند. مادرم به کارهای درس ما و رفت و آمدهایمان رسیدگی می‌کرد و همه مسائل را کنترل می‌کرد و به قدری با هدایت عمل می‌کرد که پدرم با فراغت خاطر تمام به امور علمی خود می‌پرداختند.» (2)

از سوی دیگر، روابط فیمابین علامه و همسرش از نوع روابط عادی میان سایرین نبوده است، بلکه می‌توان اذعان داشت که هر دو در یکدیگر ذوب شده بودند و ایمانی که همسر علامه به وی داشت ستودنی است. فرزند ارشد ایشان به نکته جالبی اشاره نمودند که هم بیان‌گر قدرت روحی علامه(ره) و هم بیان‌گر ایمان همسر وی به او بوده است:

«وقتی در محله یخچال قاضی قم زندگی می‌کردیم مادرم به من گفت: پس از فوت من، خانم فلانی را برای پدرتان خواستگاری کنید - آن خانم زنی معقول بود که با مادر من دوست بود و بچه و شوهر هم نداشت - من گفتم: مادر این حرف‌ها چیست که می‌زنید؟ مادرم گفت: همین‌ که من می‌گویم!

روابط فیمابین علامه و همسرش از نوع روابط عادی میان سایرین نبوده است، بلکه می‌توان اذعان داشت که هر دو در یکدیگر ذوب شده بودند و ایمانی که همسر علامه به وی داشت ستودنی است.

گفتم: شما از کجا می‌دانید که عمر چه کسی چه قدر است؟

او گفت: پسرجان، عمر من کمتر از پدرت است!

گفتم: آخر شما از کجا این چنین حرفی را می‌زنید؟

مادرم گفت: خودش (علامه) به من گفته است که من قبل از او خواهم رفت.

حال شما بررسی کنید چه کسی جرأت می‌کند به کسی بگوید که عمر شما کمتر از من است. این شوخی نیست، همین‌طور هم شد و والده ما در سال 1344 فوت کرد، الا این که آن خانم قبل از فوت مادر ما ازدواج کرد.»‌(3)

مرحوم علامه طباطبایی(ره) بارها از همسر خود به عنوان زنی صبور و شکیبا یاد کرده است و خود نیز در قدردانی از محبت‌هایی که همسرش به وی نموده بود کوتاهی نمی‌کرد و در این خصوص از رفتار خوب خود ذکری به میان نمی‌آورد و همه خوبی‌ها را به همسرش نسبت می‌داد.(4)

رفتارشان با مادرم بسیار احترام‌آمیز و دوستانه بود. همیشه طوری رفتار می‌کردند گویی مشتاق دیدار مادرم هستند. ما هرگز بگو مگو و اختلافی بین آن دو ندیدیم. به قدری نسبت به هم مهربان و فداکار و باگذشت بودند که ما گمان می‌کردیم اینها هرگز با هم اختلافی ندارند آنها واقعاً مانند دو دوست با هم بودند.»(5)

فرزند علامه طباطبایی می‌گوید: رفتارشان با مادرم بسیار احترام‌آمیز و دوستانه بود. همیشه طوری رفتار می‌کردند گویی مشتاق دیدار مادرم هستند. ما هرگز بگو مگو و اختلافی بین آن دو ندیدیم. به قدری نسبت به هم مهربان و فداکار و باگذشت بودند که ما گمان می‌کردیم اینها هرگز با هم اختلافی ندارند آنها واقعاً مانند دو دوست با هم بودند.

وقتی همسر مرحوم علامه در سال 1344 بیمار می‌شوند، علامه هرگز اجازه نمی‌دهند تا همسرشان برای انجام کاری از بستر بلند شوند.

«مادر من حدود 27 روز پیش از فوت در بستر بیماری بود و در این مدت پدرم از کنار بستر ایشان لحظه‌ای بلند نشدند. تمام کارهایشان را تعطیل کردند و به مراقبت از او پرداختند.» (6)

پس از فوت همسر نیز علت آن ‌همه تأثر قلبی را چنین بیان می‌فرمایند:

«مرگ حق است. همه باید بمیریم. من برای مرگ همسرم گریه نمی‌کنم. گریه من برای صفا و کدبانوگری و محبت‌های خانم است. ما زندگی پرفراز و نشیبی داشته‌ایم. در نجف اشرف با سختی‌هایی مواجه می‌شدیم. من از حوائج زندگی و چگونگی اداره آن بی‌اطلاع بودم. اداره زندگی به عهده خانم بود. در طول مدت زندگی ما هیچ‌گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم کاش این ‌کار را نمی‌کرد، یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود. در تمام دوران زندگی ما هیچگاه به من نگفت چرا فلان عمل را انجام دادی؟ یا چرا ترک کردی؟»‌ (7)

علامه طباطبایی در مورد همسرش می‌گوید: ما زندگی پرفراز و نشیبی داشته‌ایم. در نجف اشرف با سختی‌هایی مواجه می‌شدیم. من از حوائج زندگی و چگونگی اداره آن بی‌اطلاع بودم. اداره زندگی به عهده خانم بود. در طول مدت زندگی ما هیچ‌گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم کاش این ‌کار را نمی‌کرد، یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود.

« -علامه- تا سه چهار سال پس از فوت همسر خویش هر روز سر قبر او می‌رفتند و بعد از آن هم که فرصت کمتری داشتند، به طور مرتب، دو روز در هفته، یعنی دوشنبه‌ها و پنجشنبه‌ها بر سر مزارش حاضر می‌شدند و ممکن نبود این برنامه را ترک کنند و همواره می‌گفتند: «بنده خدا بایستی حق‌شناس باشد. اگر آدمی حق مردم را نتواند ادا کند حق خدا را هم نمی‌تواند ادا کند.»(8)

در پاسخی که مرحوم علامه برای نامه تسلیت یکی از شاگردانش نوشته‌اند شدت علاقه خویش را به همسرشان ابراز داشته‌اند و با این که چندین بار در این نامه حمد خدا را به جای آورده‌اند نوشته‌اند:«با رفتن او برای همیشه خط بطلان به زندگانی خوش و آرامی که داشتیم کشیده شد.» (9)

یکی از شاگردان برجسته علامه می‌گوید: وقتی ‌که همسرش فوت شد پولی به من داد تا به کسی بدهم که تا یک‌ سال هر شب جمعه برای آن مرحومه در حرم، زیارت حضرت معصومه (س) را بخواند.(10)

همسر شهید مطهری می‌گوید: «در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی کردم، همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار می‌کردند، با صدای متین و چهره خندان، به طوری که من با یک ارادت و عشق خاصی کار می‌کردم و علاقه شدید ایشان به من و محبت‌هایی که می‌کردند، مرا در انجام کارهای منزل رغبت و شوق عجیبی می‌بخشید.

نحوه رفتار استاد شهیدمرتضی مطهری(ره) با همسرش

خوشبختانه در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب، به دلیل فراهم آمدن بستر حضور عینی و عملی بسیاری از عالمان متعهد و مصلحان دینی در عرصه‌های مختلف اجتماع و طرح و تبیین نقطه نظرات آنان در جامعه و نیز چگونگی رفتار آنان با بانوان به ویژه همسر و دخترانشان، بسیاری از ابهامات و شبهاتی که در خصوص حقوق، وظایف و تکالیف زنان در جامعه وجود داشت، پاسخی روشن داده شد، که می‌بایست در تمامی شؤون زندگی فردی و اجتماعی ما به کار گرفته شود.

در این بخش، نگاهی کوتاه به نحوه رفتار پاره تن امام، استاد شهیدمرتضی مطهری با همسر گرامیشان خالی از لطف نخواهد بود. همسر ایشان می‌گوید:

«در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی کردم، همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار می‌کردند، با صدای متین و چهره خندان، به طوری که من با یک ارادت و عشق خاصی کار می‌کردم و علاقه شدید ایشان به من و محبت‌هایی که می‌کردند، مرا در انجام کارهای منزل رغبت و شوق عجیبی می‌بخشید. من بسیار کم سن و سال بودم که به منزل ایشان آمدم. ولی با همه آن کمی سن، هیچ وقت یادم نمی‌آید که از ایشان ناراحتی و رنجی دیده باشم. بسیار مهربان و با گذشت بودند، و به آسایش و راحتی من و بچه‌ها اهمیت می‌دادند. آنقدر با من صمیمی و نزدیک بودند که رنج و ناراحتی مرا نمی‌توانستند تحمل کنند. یادم هست یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روزی با یکی از دوستانم به تهران برگشتم. نزدیکی‌های سحر بود که به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، دیدم همه بچه‌ها خواب هستند، ولی آقا بیدار است. چای حاضر کرده بودند، میوه و شیرینی چیده بودند و منتظر من بودند. دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت: همه روحانیون این قدر خوب هستند! بعد از سلام و علیک، وقتی آقا دیدند، بچه‌ها هنوز خوابند. با تأثر به من گفتند: می‌ترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید.

همسر شهید مطهری می‌گوید: یادم هست یک بار برای دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روزی با یکی از دوستانم به تهران برگشتم. نزدیکی‌های سحر بود که به خانه رسیدم. وقتی وارد خانه شدم، دیدم همه بچه‌ها خواب هستند، ولی آقا بیدار است. چای حاضر کرده بودند، میوه و شیرینی چیده بودند و منتظر من بودند. دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت: همه روحانیون این قدر خوب هستند! بعد از سلام و علیک، وقتی آقا دیدند، بچه‌ها هنوز خوابند. با تأثر به من گفتند: می‌ترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید.

یک وقت هم من و ایشان به سفر کربلا رفته بودیم. وقتی به خانه برگشتم، دو سه تا از بچه‌ها خواب بودند. ایشان ناراحت شدند و با بچه‌ها دعوا کردند که چرا وقتی مادرتان از سفر کربلا برگشته، همه شما به استقبالش نیامدید؟! بسیار مهربان بودند. بعد از چندین سال زندگی، همان مهر و محبت روزهای اول ازدواج بین ما برقرار بود. روزهای پنجشنبه و جمعه وقتی ایشان به قم می‌رفتند، من لباس‌هایشان را می‌شستم و مرتب می‌کردم. اتاقشان را منظم می‌کردم و منتظر می‌ماندم تا برگردند. خلاصه هرچه از صفا و محبت و تقوای ایشان بگویم، کم گفته‌ام. ایشان از تمام مسائل خانه خبر داشتند و در بیشتر کارها به من و بچه‌ها کمک می‌کردند. ایشان بزرگ‌ترین حامی و هادی من و بچه‌ها بودند. بیشتر صبح‌ها چای درست می‌کردند. در تمام طول زندگی به یاد ندارم که به من گفته باشند یک لیوان آب به ایشان بدهم. از ظلم به زن‌ها بسیار ناراحت و منقلب می‌شدند. همیشه می‌گفتند: زن نباید استثمار شود.

رفتار محترمانه و صمیمانه‌ای بین من و ایشان بود. ایشان به خانم‌ها خیلی احترام می‌گذاشتند و همیشه می‌گفتند زن در جامعه ما خیلی استثمار می‌شود. یک بار که برای معالجه مرحوم علامه طباطبائی قدس‌سرّه با ایشان به خارج از کشور رفته بودیم، عده‌ای از دخترها و خانم‌های دانشگاهی پیش ما آمدند و به آقا گفتند: علمای اسلام به زن‌هایشان چندان احترام نمی‌گذارند و اسم آن‌ها را همیشه با نام «بی‌ادبی!» و چیزهای دیگر می‌برند، آن‌ها را در هیچ کاری شرکت نمی‌دهند.

آقا جواب دادند: خیر، این‌طورها نیست؛ و خیلی از حقوق زن در اسلام صحبت کردند؛ از جمله گفتند: اسلام حق بسیار زیادی برای خانم‌ها قایل شده که حتی می‌گوید، وظیفه ندارد به بچه خودش هم شیر بدهد، چه برسد به کارهای دیگر.

یادم هست وقتی ایشان کتاب «نظام حقوق زن» را می‌نوشتند، گاهی راجع به این موضوعات با من صحبت می‌کردند. ایشان از رنج و ظلم به یک زن خیلی ناراحت می‌شدند و آن را ننگی بر مردان می‌شمردند و البته نظر ایشان را درباره زن مسلمان می‌توانید از لابلای کتاب‌هایی که نوشته‌اید، پیدا کنید. من خودم پیش ایشان قرآن و عربی یاد گرفته‌ام. بچه‌ها هم عربی و درس‌های دیگر را از ایشان یاد گرفته‌اند. چند سالی بود که من عربی را فراموش کرده بودم. همین اواخر ایشان یک کلاس در منزل برای ما گذاشته بودند که من و دخترها و یکی از دامادها و نیز پسرها جامع‌المقدمات می‌‌خواندیم. ایشان آن قدر مهربان بودند که خدا می‌‌داند. عاطفه و مهر عجیبی بین ما بود. در بین حرف‌هایشان از عرفا و مقرّبان درگاه خداوند و اولیای خدا حرف می‌زدند و بدون این که مستقیماً با من حرف بزنند، به صورت مثال‌های ساده و پرمعنا مرا به تقوا و فضیلت دعوت می‌کردند.(11)

پی‌نوشت‌ها:

1- پا به پای آفتاب، ج 1، صص 92و 97.

2- مجله زن روز، ش 892، مصاحبه با خانم نجم السادات طباطبایی.

3- مصاحبه با عبدالباقی طباطبایی، آرشیو بنیاد شهید قدوسی، نوار دوم.

4- مجله زن روز، ش 892.

5- همان.

6- همان.

7- مهر تابان، ص 25.

8- زن روز، 892.

9- عروة الوثقی، ش 111.

10- مکتب اسلام، سال 21، ش 10، دیماه 1360.

11- گفتگو با همسر شهید مرتضی مطهری، به نقل از کتاب سرگذشت‌های ویژه، ج 2، صص 108 تا 11


نوشته های دیگران ()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

درباره خودم

لوگوى وبلاگ

وحدت

اوقات شرعی

اشتراک در خبرنامه

 

template designed by Rofouzeh